۱۳۸۸-۱۲-۲۶


شروع کردن و نوشتن این بلاگ حکایت‌ها داشته. اول از همه کلی‌ طول کشده تا این تصمیم به مرحله عمل برسه یعنی‌ از زمانی‌ که حامله بودم قصد نوشتن داشتم.

بعدش هم که هی‌ شک داشتم که اسم این وبلاگ رو چی‌ بذارم، مخاطبش رو کی‌ بذارم. از زبون خودم بنویسم یا آوا. دیدم‌ای ننه صد سال طول میکشه تا پاسخ این سوال‌های فلسفی‌ پیدا بشه. پس فعلا شروع می‌کنم تا جواب این سوال‌ها پیدا بشه.

اسم این وبلاگ باید در واقع بشه روزمرگری‌های من و آوا. اما من چون عشق "قصه‌های من و بابام" بودم اسمش رو میذارم "قصه‌های من و مامان". تا ببینیم چی‌ پیش بیاد...