۱۳۸۹-۰۲-۱۵

قلقلکی

امروز که سه تایی رفته بودیم Panera Bread، دوباره شما فینگیل خانوم شروع کردی با بغل دستی‌‌ها ارتباط برقرار کردن که این دفعه یه دختر بچه ۵-۶ ساله به تورت خورد. این دختر خانوم هم مثل شما اهل رفیق بازی بود کلی‌ باهات بازی کرد و پرسید که چند تا دندون داری و من گفتم که فعلا یکی‌. بعد از کمی‌ پرسید آوا ticklishهست که من گفتم بعضی‌ وقت ها. اون فسقلی گفت خوب الان جوراب پاش هست و نمی‌شه امتحان کرد.

پ.نوس. برام خیلی‌ جالب بود که بچه ۴-۵ ساله سوال‌های به جا و مربوطی در مورد بچه ۷ ماهه میکرد. یعنی‌ سوال‌هایی‌ که مربوط به رده سنی‌ آوا بود.

۱۳۸۹-۰۲-۱۱

پنیر

امروز آوا جان اولین پنیرش که پنیر mozzarella رو تو rainbow grocery storeرخورد. حیف وقتی که پنیر رو تو دهنش گذاشت دوربین به دست نبودیم آخه قیافه‌اش خیلی‌ خیلی‌ بانمک شده بود. به نظرم چون اولین بار شوری رو تجربه میکرد.

کنسرت خیمه شب بازی

چرا کنسرت واسه اینکه امروز که طبق معمول شنبه‌ها رفته بودیم کتابخانه مرکزی سنت پل مبلغ ۳۳ دلار جریمه شدیم. که نمایش خیمه شب بازی مجانی‌ واسه ما به اندازه یک کنسرت آب خورد.
و اما شرح ماجرا: چون این کتاب خونه تو مرکز شهر پارکینگ نداره و باید بر خیابون پارک کرد و پول تو پارکو متر انداخت. من امروز ۲۵ سنتی نداشتم رفتم تو و از کارمندها پرسیدم که پول خرد دارند یا نه که گفتند یه ماشین هست که یک دلاری میگیره و ۲۵ سنتی میده، تا من ۱ دلاری رو خرد کردم و آوا به بغل برگشتم سر وقت ماشین دیدم برگ جریمه رو گرفتم و آقا پلیس هم فاتحانه اونجا ایستاده. منم خارجی‌ وار گفتم "یو گات تو بی‌ کیدینگ می‌" و به آن جناب گفتم که بابا من یه تک پا رفته بودم تو پول خرد بگیرم که ایشون محترمانه بهم گفت که عزیز جان (نقل به مضمون) الان دیگه هیچ کاریش نمی‌شه کرد چون من جریمه رو صادر کردم....