۱۳۸۹-۱۱-۲۵

گره

انگار که در زندگی‌ گره هائی هست واسه باز نشدن. واسه اینکه همیشه باشن تا همه چیز پرفکت نباشه

۱ نظر:

  1. حیف که این فضای سایبری اجازه نمیده که آدم بشینه بغل دست دوستش، هیچی‌ هم نگه، هیچی‌ هم نپرسه. فقط دستشو روی شونهٔ دوستش بذاره و گاهی یه فشار کوچیک بده، یعنی‌ من هستم کنارت. حیف که با دو هزار کیلومتر فاصله، حتی نمیتونم بگم کنارتم...فقط می‌تونم بگم که به یادتم، و برای باز شدن همهٔ گره ها، دعا می‌کنم.

    پاسخحذف